loading...
برق الکترونیک
mohammad بازدید : 7 چهارشنبه 07 تیر 1391 نظرات (0)

سلام خدمت تمامي دوستان و كاربران عزيز

ببخشيد من چند روزي سرم شلوغ بود و زياد به سايت اهميت نمي دادم .

ديده شده برخي دوستان قصد توهين و بي احترامي به افراد و اشخاص خاصي رو دارند و من مطمئنم كه اين عزيزان از قشر دانشجو نيستند .

اينجانب همين جا از همه عزيزاني كه مورد بي احترامي و توهين بعضي افراد بي خرد قرار گرفته اند عذرخواهي مي كنم و تمام اين مسائل به وجود اومده رو از كوتاهي خودم مي دانم و اميد آن دارم كه به بزرگواري خودتون ببخشيد.

نهايت تلاشم را مي كنم كه ديگه اين اتفاقات تكرار نشه از مجتبي جان هم خواهش مي كنم در تاييد مطالب و نظرات كمي تامل كنند.

با تشكر

mohammad بازدید : 7 جمعه 02 تیر 1391 نظرات (0)

یک مرکز خرید وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد.
این مرکز، پنج طبقه داشت و هر چه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد. اما اگر در طبقه ای دری را باز می کردند باید حتما آن مرد را انتخاب می کردند و اگر به طبقه ی بالاتر می رفتند دیگر اجازه ی برگشت نداشتند و هرکس فقط یک بار می توانست از این مرکز استفاده کند.
روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز خرید رفتند تا شوهر مورد نظر خود را پیدا کنند.
در اولین طبقه، بر روی دری نوشته بود: “این مردان، شغل و بچه های دوست داشتنی دارند.”
دختری که تابلو را خوانده بود گفت: “خوب، بهتر از کار داشتن یا بچه نداشتن است ولی دوست دارم ببینیم بالاتری ها چگونه اند؟”
پس به طبقه ی بالایی رفتند…
در طبقه ی دوم نوشته بود: “این مردان، شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند.”
دختر گفت: “هوووومممم… طبقه بالاتر چه جوریه…؟”
طبقه ی سوم: “این مردان شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند و در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند.”
دختر: “وای…. چقدر وسوسه انگیر… ولی بریم بالاتر.” و دوباره رفتند…
طبقه ی چهارم: “این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی دارند. دارای چهره ای زیبا هستند. همچنین در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند و اهداف عالی در زندگی دارند”
آن دو واقعا به وجد آمده بودند…
دختر: “وای چقدر خوب. پس چه چیزی ممکنه در طبقه ی آخر باشه؟”
پس به طبقه ی پنجم رفتند…
آنجا نوشته بود: “این طبقه فقط برای این است که ثابت کند زنان راضی شدنی نیستند! از این که به مرکز ما آمدید متشکریم و روز خوبی را برای شما آرزومندیم!”

mohammad بازدید : 6 شنبه 03 تیر 1391 نظرات (0)

میزی برای کار

کاری برای تخت

تختی برای خواب

خوابی برای جان

جانی برای مرگ

مرگی برای یاد

یادی برای سنگ

این بود زندگی؟

مرحوم حسین پناهی

mohammad بازدید : 6 جمعه 02 تیر 1391 نظرات (0)

حالت چشمهنگام درس دادن استاد سر کلاس :


(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)

وقتی استاد خبر امتحان رو میده :


(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)


موقع امتحان:


(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←)


وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:


(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)


وقتی که نمره ها رو میزنن :


(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏))

mohammad بازدید : 12 جمعه 02 تیر 1391 نظرات (0)

یا رب از جام خودت شهد به کامش برسان
آنچه کاندر نظر اوست، به آنش برسان

همه عمر دعا می کنم او خوش باشد
آیت الکرسی ما را تو به جانش برسان

من نمی بینمش او را، تو مرا لطفی کن
گرچه او نیست به یادم، تو سلامش برسان

آرزویم همه آنست، هوادارش باش
هرکه آزار رساندش، تو زیانش برسان

دل ما زنده به عشق است اگر هم پیر است
عشق خود را به دل سبز و جوانش برسان

همه سرمایه ام عشق است، خودت می دانی
هرکه دارایی اش این نیست، کلانش برسان

mohammad بازدید : 4 جمعه 02 تیر 1391 نظرات (0)

امروز ظهر شیطان را دیدم ! نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت…

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند…

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم:… به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟

شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی

mohammad بازدید : 6 پنجشنبه 01 تیر 1391 نظرات (0)

دلت برای کسی تنگهبهش زنگ بزن



میخوای ببینیش
دعوتش کن


میخوای درکت کنن
توضیح بده


سوال داری
بپرس


از چیزی خوشت نمیاد
بگو


از چیزی خوشت میاد
به زبون بیار


چیزی میخوای
درخواست کن


کسی رو دوست داری
بهش بگو

تعداد صفحات : 19

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 190
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 115
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 115
  • بازدید ماه : 207
  • بازدید سال : 261
  • بازدید کلی : 2,103